----------------------------------------------------------------------------------------------- فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زيبا ساز ، نایت اسکین
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- رسوایی کالچوپولی==بازسازی سیاه و سفید
تاريخ : پنج شنبه 10 بهمن 1392 | 11:18 | نويسنده : افشین فتحی

1- هیچ گاه فراموش نخواهم کرد لحظه ای را که یک روز پس از اعلام رای نهایی پرونده موسوم به «کالچوپولی» با یکی از دوستانم در تورین ارتباط برقرار کردم. از او خواستم تا شرایط  حاکم بر هواداران یوونتوس را توصیف کند: " شاید یک زلزله ی 10 ریشتری هم نمی توانست تورین را این طور تکان دهد." او حق هم داشت. برای طرفداران یوونتوس بسیار سخت بود پس از حماسه ی «برلین» با چنین شک عظیمی رو به رو شوند. یوونتوس تنها چند ماه پس از فتح اسکودتوی شماره 29، با خاک یکسان شده بود. در ایتالیا یک قانون بسیار کلیدی وجود دارد: " یا عاشق و دلباخته ی یوونتوس هستی و یا از این تیم متنفری." حس و حال دشمنان یوونتوس در سراسر ایتالیا و حتی دنیا، حس و حال خوبی بود. ایستادن در کنار پیکر نابود شده ی یوونتوس به آن ها این حس را می داد که شاید دیگر «بیماری» برای مبتلا شدن در ایتالیا وجود نداشته باشد.

2- "مهم اصل توست، نه اسبی که از آن افتاده ای." حکایت یوونتوس و طرفدارانش پس از پرونده ی کالچوپولی شاید حکایت همین ضرب المثل باشد. یوونتوس برای بازسازی، نیاز به «اصل» خود داشت. رفتن ایبراهیموویچ، امرسون و یا پاتریک ویرا آن قدر ها هم اهمیت نداشت. برای هواداران یوونتوس ماندن دلپیرو، ندود، ترزگه و یا بوفون بسیار مهم تر بود. در این بین اما رفتن 2 بازیکن برای هواداران یوونتوس بسیار ناراحت کننده بود. زامبروتا و تورام که به ترتیب 7 و 5 فصل با یوونتوس زندگی کرده بودند، کمتر کسی انتظار داشت که یووه را در آن شرایط بحرانی تنها بگذارند. نام یوونتوس اما همیشه بزرگ تر از بازیکنی خاص بوده است، تورام و زامبروتا خود به خوبی می دانند که اکنون نسبت به تصمیم آن روزهایشان پشیمانند یا خیر.

3- دیدیه دشام نامی است که یوونتوس و هوادارانش  باید مدیون آن باشند. مردی که عشقش به یوونتوس را همیشه اثبات کرده است. در آن شرایط بحرانی شاید کمتر کسی می توانست ریسک سرمربی گری یوونتوس را بپذیرد. اما یووه باز هم به «اصل» خود نیاز داشت و چه کسی بهتر از دیدیه دشام. دشام سکان تیم را در سری ب به دست گرفت و صبورانه با عملکردی قابل تحسین علی رغم همه ی مشکلات تیم را با اقتدار راهی سری آ کرد.با این حال  دشام به علت آنچه اختلاف با مدیران وقت یوونتوس عنوان شد از سمت خود کناره گیری کرد اما هیچ فردی نمی تواند نقش او را در تزریق حیاتی مجدد به یوونتوس انکار کند.

4- طبیعی بود بازگشت یوونتوس به سری آ در سال های ابتدایی آن قدرها هم زیبا نباشد. تیمی که سال قبلش با «خاکستر» یکسان شده بود طبیعی بود برای بازسازی اش نیاز به چند سال زمان داشته باشد. آندره آنیلی در سال 2010 با انبوهی از ایده ها مدیریت یوونتوس را بر عهده گرفت. ماروتا شاید یکی از مهم ترین این ایده ها بوده باشد. مردی که شاید بهترین مدیر اجرایی نباشد اما بدون شک یکی از باهوش ترین هاست. در شرایطی که ایتالیا با انبوهی از مشکلات اقتصادی رو به رو بود ماروتا با هوش و ذکاوت خود سعی در جذب بهترین مهره ها با کمترین را هزینه داشت. شاهکار های ماروتا در این بخش محدود به یک یا دو بازیکن نبود.آنتونیو کنته دومین ایده ی هوشمندانه ی آنیلی محسوب می شود. افتتاح ورزشگاه اختصاصی و مدرن یوونتوس نیز گامی دیگر در راه احیای پروژه ی یوونتوس بود. 

5- ضربه ی ایستگاهی تاریخی آلکس دلپیرو در تاریخ 11.04.2012 در برابر لازیو، شاید مهم ترین لحظه ی حیات یوونتوس پس از کالچوپولی باشد. ضربه ای که بسیاری اعتقاد دارند باعث نخستین اسکودتوی یوونتوس پس از سال 2006 شد. خوشحالی بیش از اندازه الکس دل پیرو، بوفون؛ کیلینی و مارکیزیو درون زمین و همچنین پاول ندود بر روی سکوها معنای زیادی داشت. جای دیوید ترزگه و مائورو کامورانزی نیز خالی بود. هر چند آن ها هیچ گاه از قلب هواداران یوونتوس بیرون نخواهند رفت.

6- پروژه ی یوونتوس اما بسیار وسیع تر از 2 اسکودتوی پیاپی و تاریخی بود. وقتی به دومنیکو براردی نگاه می کنیم که در طول 1 ساعت و 10 دقیقه غرور باشگاه میلان را به چالش می کشد به مسائل بسیاری پی می بریم. مادامی که به عملکرد مانولو گابیادینی دقت می کنیم که چگونه با تکنیک نابش عرصه را بر یوونتوس در خانه تنگ می کند، متوجه می شویم که پروژه یوونتوس تازه در حال شکل گیری است. براردی و گابیادینی تنها نفرات این پروزه نیستند. امثال ریچموند بواکیه و لوکا مارونه نیز همین حوالی حضور دارند. یوونتوس حداقل یک تیم دیگر در پشت پرده پر از بازیکنان جوان و جویای نامی دارد که همه ی تیم های اروپا آروزی داشتن آن ها را در سر می پرورانند.

7- یکشنبه شب یوونتوس به مصاف اینتر میلان می رود. در یک ورزشگاهی مدرن که تمامی ایتالیا در حسرت داشتنش به سر می برند. 8 سال پس از کالچوپولی مصاف دوباره ی یوونتوس و اینتر میلان معانی زیادی دارد. یوونتوس پس از 2 اسکودتو و 2 سوپر کاپ پیاپی در راه کسب سومین اسکودتو قرار دارد در حالی که رقیب دیرینه اش نتوانست موقعیت ممتازش پس از کالچوپولی را حفظ کند و اکنون برای حفظ حیاتش محتاج اسکناس هایی از جنس جنوب شرق آسیا شده است. 8 سال پیش به نظر می رسید که یوونتوس نابود شده باشد اما آن ها ثابت کردند مادامی که «ریشه ای» وجود داشته باشد، نابودی بی معناست. اینجا ایتالیا است، تورین، کالچوپولی، 8 سال بعد...


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: